..... نرو ......

امروز شعر زیبای آهنگ تیتراژ آخر مجموعه طنز ... ارث بابام ... رو که آقای رضـا صادقی با صدای دلنشینش اجرا کرده بود برای شما مینویسم که امیدوارم خوشتون بیاد :
***********************************************************************
نرو . نرو .
             تو هم مثل من نمی تونی دووم بیاری . نرو .
             تو هم مثل من تو غصه کم میاری . نرو . آه نرو .
نرو . نرو .
             تو هم می پوسی . میمیری . بی من نرو .
             تو هم طاعون غم می گیری . بی من نرو . آه نرو .

نرو . نرو .
              تو که می دونی من بی تو - تو بی من - یعنی حسرت
              تو که مـی دونـی بـی جـو ا ب مـی مـونـه عشـق و عـادت
              تو که می دونه کم میشم . تو که می دونی کم میشی .
              تو که مـی دونـی هم آغـوش غـم میشی . نـرو . آه نرو . نرو .


***********************************************************************

برای شما لینک دانلود این آهنگ کوتاه و دلنشین رو میذارم . (
رضـا صادقی < نرو > )

هر روز با شعرهای آهنگهای دلنشین در خدمت شما هستم . حتما حتما هر روز به این وبلاگ که متعلق به خودتونه سر بزنید و از این شعرهای زیبا لذت ببرید .
لطفا نظر یادتون نره .

خدا حافظ ...

                                               ویــــرایــــش شــــــــده                                         

با کلیک بر روی این لینک می توانید آهنگ خداحافظ  رو که متنش همین پایینه دانلود کرده و گوش بدید .

   خداحـافظ  


                                                 ویــــرایــــش شــــــــده                                     

امروز یه شعر قشنگ بنام -- خداحافظ -- از کاست بسیار زیبای احسان خواجه امیری بنام -- من و بابا -- انتخاب کردم که برای شما دوستان عزیزم مینویسم و امیدوارم خوشتون بیاد :


خداحافظ برای تو چه آسان بود ..... ولی قلب من از این واژه لرزان بود

خداحافظ برای تو رهایی داشت ..... برای من غم تلخ جدایی داشت

خداحافظ طلوع من - غروب من ..... خداحافظ تو ای محبوب خوب من

سلام تو طلوع پاک شبنم بود ..... غروب ظلمت و تاریکی و غم بود

سلام تو شروع آشنایی ها ..... نوید مهربانی ها زمان همزبانی ها

دریغ از قطره های اشک سوزانم که از بیداد تو بر رخ چکیده

خزان زندگی آمد دل افسرده بعد از تو بهاری را ندیده

خداحــــافظ --- خداحــــافظ --- خداحــــافظ

........ مژگان سیه .........

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ..... بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد ..... مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیرست و بی بنیاد ازین فرهادکش فریاد ..... که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست ..... حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین ..... اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد ..... همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم

...<حافظ> ...