-
سلام دوباره ...
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1384 01:59
سلام ... دوباره برگشتم ... این دفعه بـــا کلی مطلب خوندنی ... فــــــــــــــــــــــــردا حتما بهم سر بزنید تــــــــــــــــــــا این مطالب قشنگ رو بخونید ... پس تا فــــــــــــــــــــردا ...
-
... حس غریب ...
سهشنبه 10 آبانماه سال 1384 02:25
دلگیرم . دلگیر از حسی غریب که همه ی وجودم را فراگرفته و نمی دانم چگونه آن را بیان کنم . چه سخت است که در دلت آشوب باشد و هیچ نتوانی بگویی . نمی دانم آنچه میگویم برایت آشناست یا نه ؟ بعضی شبها آنقدر این حس غریب سایه ی سنگینی بر دلم می افکند که می خواهم ساعتها گریه کنم تا شاید سبک شوم یا شاید مثل پرنده ای گرفتار در قفس...
-
××× همراز ×××
یکشنبه 8 آبانماه سال 1384 02:54
سلام امروزم مثل روزای قبل برای شما دوستای عزیزم از شعرای زیبایی که خواننده های جوون خوش صدامون تو آلبوماشون اجرا کردن دو تاشو مینویسم که امیدوارم مورد توجهتون قرار بگیره : ××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××× ترانه ی همراز از آلبوم همراز مجید اخشابی ای دیار آرزو کوی یارم . کوی یارم . تا قیامت سر از این کو...
-
..... نرو ......
شنبه 7 آبانماه سال 1384 08:44
امروز شعر زیبای آهنگ تیتراژ آخر مجموعه طنز ... ارث بابام ... رو که آقای رضـا صادقی با صدای دلنشینش اجرا کرده بود برای شما مینویسم که امیدوارم خوشتون بیاد : *********************************************************************** نرو . نرو . تو هم مثل من نمی تونی دووم بیاری . نرو . تو هم مثل من تو غصه کم میاری . نرو ....
-
خدا حافظ ...
شنبه 30 مهرماه سال 1384 01:50
ویــــرایــــش شــــــــده با کلیک بر روی این لینک می توانید آهنگ خداحافظ رو که متنش همین پایینه دانلود کرده و گوش بدید . خداحـافظ ویــــرایــــش شــــــــده امروز یه شعر قشنگ بنام -- خداحافظ -- از کاست بسیار زیبای احسان خواجه امیری بنام -- من و بابا -- انتخاب کردم که برای شما دوستان عزیزم مینویسم و امیدوارم خوشتون...
-
........ مژگان سیه .........
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1384 12:41
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ..... بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد ..... مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم جهان پیرست و بی بنیاد ازین فرهادکش فریاد ..... که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست ..... حرامم باد اگر من جان...
-
...... نمیشه باور تو .......
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1384 16:51
عکس تورو کشیدم ..... رو پنجره دوباره شاید یه روزی بارون ..... از تو خبر بیاره اگه ابرا نبارن ..... با اشک بارون می سازم بهار عاشقی رو ..... به عشق تو می بارم بغضم شکسته اما ..... خبر ازم نداری نیستی آخه کنارم ..... که پا به پام بباری تورو کسی ندیده ..... تو جاده ها یه بارم بی تو محال بودن ..... سیاه روزگارم با تو به...
-
............ حرف لحظه های تنهایی ............
شنبه 19 شهریورماه سال 1384 05:14
اگر از ظلمت ره می ترسی چلچراغ نگهم را به تو خواهم بخشید تا تو از من باشی تو بیـــــــــــــــــــا تو بیــــــــــــــــــا که اگر آمدنت دیر شود یا اگر آمدنت قصه ی پوچی بشود من تو را ای همه خوب تا دم مرگ نخواهم بخشید .......................................................................... دلم برای کسی تنگ است کسی که...
-
..... تقدیم به شما .....
شنبه 12 شهریورماه سال 1384 02:09
با سلام امروز فقط اومدم تا مجموعه عکسها و پوسترهایی را که یکی دو سال قبل طراحی کرده بودم به شما معرفی و تقدیم کنم . البته ذکر این نکته ضروریست که ایمیلی که در پایین پوسترها مشاهده میکنید مربوط به قبل است و در حال حاضر قابل استفاده نمی باشد! www.reza_salehi@swissinfo.org در صورت نیاز به آدرس الکترونیکی زیر ایمیل بزنید...
-
..... نم نم بارون .....
شنبه 12 شهریورماه سال 1384 01:32
تو یعنی نم نم بارون ....... رو تن قشنگ بیشه تو طلسم عاشقونه ....... که می مونه تا همیشه تو صدای خنده هامی ....... یه طنین تو اوج رویا تو یعنی یه جای خلوت ....... تو تلاطم یه دریا تو سکوت سرخ عشقی ....... که پر از حرفای نابه می دونم هستی یه جایی ....... اما دیدنت یه خوابه تو تبلور یه حسی ....... التهاب دل تو سرما خنکای...
-
..... خدایــا .....
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 15:28
خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر
-
..... اونی که ناخواسته بهش بد کردم این و دوست داره .....
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 15:22
کجای این جنگل شب پنهون می شی خورشیدکم پشت کدوم سد سکوت پر می کشی چکاوکم چرا به من شک می کنی ، من که منم برای تو لبریزم از عشق تو و سرشارم از هوای تو دست کدوم غزل بدم ، نبض دل عاشقمو پشت کدوم بهونه باز پنهون کنم هق هقمو گریه نمی کنم نرو آه نمی کشـــــــــــم بشین حرف نمی زنم بمون بغض...
-
...... چه کنم با تفدیر ؟ .......
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 15:19
من نمی دانم نمی فهمم سرنوشت کیست چیست خانه اش کدامین راه و همراهش کیست تو اگر می دانی تو اگر می فهمی تو اگر می بینی به من بگو تا بگویم بدهکار است به من تا بگویم طلبی دارم ازش طلبی همچون عمر او اگر می دانست ، تقدیر اگر می فهمید سوالی می کرد ز من: ای دوست چه کنم با تقدیرت؟ ولی حیف که نه می داند که نه می فهمد و نه دارد...
-
..... آن شب ......
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 15:11
تو نمی دانی بودنت آن شب چه صدایی کرد در شهر روزی آفتابی و گرم که به سختی می شد نشانی از دل خود پیدا کرد و حال شب پر از تاریکیه محض شوق گریه توی چشمام ، یادم آوورد دلتنگی های خاموشم رو تو نمی دانی اگر نبودی آن شب می شکستم همچون قبل آمدی با آمدنت هم صدا کردی دلم را با نم نمت اوج گرفتیو دلم را آزاد کردی از غمش تونمی دانی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 15:04
ای که دور از من و در قلب من با خبر باش که دنیای منی شادیــــــــــــــــــــــت ، شادیه من غصه ات ، غصـــــه ی من قلب تو خانه ی من خانه ات قبله ی من
-
..... نم نم بارون .....
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 10:56
تو یعنی نم نم بارون ....... رو تن قشنگ بیشه تو طلسم عاشقونه ....... که می مونه تا همیشه تو صدای خنده هامی ....... یه طنین تو اوج رویا تو یعنی یه جای خلوت ....... تو تلاطم یه دریا تو سکوت سرخ عشقی ....... که پر از حرفای نابه می دونم هستی یه جایی ....... اما دیدنت یه خوابه تو تبلور یه حسی ....... التهاب دل تو سرما خنکای...